دفتر شعر
شعر عکس عاطفی و عاشقی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
اشعار و نوشته های من
rain love u
سایت برتر
خرید ساعت مردانه جدید
خرید ساعت مردانه جدید
تنهای ساده دل
فروش پودر مو
پیامبر مهربانی ها
عشقی *تپلی*
دانلود آهنگ جدید
hots sex group
ورود ممنوع
درج آگهی رایگان
چگونه گوشی خود را بشناسی؟
همه چی از همه جا...
گروه اینترنتی گل یاس
حقیقتیه که اراک سره گفتن نداره ؟
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر و آدرس parishanname.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. شعر عاشقانه









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 275
بازدید دیروز : 66
بازدید هفته : 342
بازدید ماه : 474
بازدید کل : 84546
تعداد مطالب : 134
تعداد نظرات : 109
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
مهرداد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 1:2 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

♥ دوستدارم عشق من ♥

بازوانت را به مستی حلقه کن بر گردنم

تا بلرزد زير بازوان سيمينت تنم

چهره زيبای خود را از رخ من وا مگير

جز به آغوش چمن يا دامن من جا مگير

راز عشق خويش را آهسته خوان در گوش من

جستجو کن عشق را در گرمی آغوش من

عاشقتم عشق همیشگی من

 
چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 12:59 قبل از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

تو با منی و من تنها هستم ، در قلب منی و من به عشق تنهایی زنده هستم

تو هم نفسم هستی و نفسهایم عطر تنهایی را میدهد

تو همسفرم هستی و جاده زندگی رسم غریبگی را به من یاد میدهد

تو مال منی و من مال تو نیستم ، باران منی و من کویری بیش نیستم

انگار نه انگار بامنی ، نشسته ای برای خودت حرف از عشق میزنی !

همیشه به یاد توام و در حسرت داشتنت ، دلگیر و سردم در روزهای نداشتنت

یک بار عاشق شدم و یک عمر برای تو ، یک بار هم نگفتی دستهایم مال تو !

آن رویا از خیالم رفت و قصه آغاز شد ، همه چیز به نفع تو تمام شد

دیدی که در آینه ی چشمان خیسم ، چشمان تو حتی یک ذره هم خیس نشد

من پر از درد بودم و خسته ، اما دل تو حتی یک ذره هم دلگیر نشد

تو با منی و افسوس که من بی تو هستم ، انگار نه انگار که عشق تو هستم !

بودن و نبودنت فرقی ندارد ، اینکه سرد هستی و با تو بودن تنها برایم عذاب دارد

هستی و انگار نیستی ، گاهی حتی فراموشم میکنی و از من میپرسی که تو کیستی ؟

هزار درد دل ناگفته در دلم مانده و همدلم نیستی

آنقدر اشک ریخته ام که چشمانم نمیبیند که دیگر نیستی !

نیستی و من تنها مانده ام ، آنقدر دلم گرفته که اینجا با غمها جا مانده ام

تو با منی و من تنها نشسته ام، تو در قلبمی و من اینک یک دلشکسته ام !

 
چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 12:56 قبل از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

یه روز بهم گفت: « می‌خوام باهات دوست باشم ؛ آخه می‌دونی ؟ من اینجا خیلی تنهام »

 بهش لبخند زدم و گفتم: « آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام »

 یه روز دیگه بهم گفت: « می‌خوام تا ابدباهات بمونم ؛ آخه می‌دونی ؟ من اینجا خیلی تنهام »

بهش لبخند زدم و گفتم: « آره می‌دونم فكر خوبیه . من هم خیلی تنهام »



یه روز دیگه گفت: « می‌خوام برم یه جای دور ، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه »

« بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه می‌دونی ؟ من اینجا خیلی تنهام »

 بهش لبخند زدم و گفتم: « آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام »

 یه روز تو نامه‌ش نوشت: « من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه می‌دونی ؟ من اینجا خیلی تنهام »

 براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم: « آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام »

 

 یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:

« من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه می‌دونی ؟ من اینجا خیلی تنهام »

 براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم: « آره می‌دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام »

حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم

و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه

(من هنوز هم خیلی تنهام)

دوستدارم عزیزم

 
چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 12:50 قبل از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

کی می خواد مثل تو باشه

کی می خواد مثل تو باشه ، مثل تو که بی نظیری

مثه تو که با نگاهت ، منو از خودم می گیری

کی می خواد مثل تو باشه ، مثل تو که تکیه گاهی

تو به داد من رسیدی ، توی تردید و سیاهی

همه چی از تو شروع شد ، همه چی با تو تمومه

چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه

عشق تو پناه آخر ، واسه قلب نیمه جونه

کی می خواد مثل تو باشه ، کی مثه تو مهربونه

وقتی که چشای خیسم ، دیگه جایی رو نمی دید

جزتوهیچ کس تو دنیا ، حال وروزمو نفهمید

همه چی از تو شروع شد ، همه چی با تو تمومه

چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه

عزیزم قدرتو خوب می دونم

دوستدارم عشق همیشگیم

 
شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 7:6 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 


به من تکیه کن

من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو سرت را بر آن نهی

تمام روحم را آغوشی می سازم تا تو در آن از هراس بیاسایی

تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم ، دستی می کنم تا چهره و موهایت را

نوازش کند

تمام بودن خود را زانویی می کنم تا بر آن به خواب روی

خود را ، تمام خود را به تو می سپارم تا هر چه بخواهی از ،ن بیاشامی

از آن بر گیری ، هر چه بخواهی از آن بسازی ،  هر گونه بخواهی باشم

از این لحظه مرا داشته باش

دوستدارم عشق من

 
شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 7:3 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 


در شیارهای قلبم به دنبال کدامین عشق می گردی

عشق من در آیینه ای است که هر روز در آن می نگری

چشمان تو قبله عشق من است

من به آن می نگرم و زیر سایه بان ابروهایت به خواب میروم

خوابی عمیق به عمق اقیانوس

در مهربانی لبهایت خنده می روید

در خمار چشمانت عشق غنچه ترد لبانت را چشیدم

و بوییدم گل بلورین تو را تا اعماق وجودم

با جمله جاری میشوم احساسم در کالبدی سپید

 
شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 7:1 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

امشب برايت مي نويسم

امشب که شبي است ساکت و زيبا

چشمانم را مي بندم

لبخند مي زنم

لبخند ميزنم به شکوه اين شب

که به ياد توام باز

و باز ... و هميشه

مي انديشم آيا لحظه اي هست که به ياد تو نباشم

مي انديشم به وقت اندوه

به وقت گريه

به وقت دلتنگي

به وقت خنده

و مي بينم

که يادم چه وفادار بوده به يادت


امشب برايت مي نويسم

امشب که به اندازه يک سرزمين

بينمان فاصله است

امشب که از روحم به من نزديکتري

مينويسم که دوستت دارم

آه خدايا

اين دوست داشتن را چقدر دوست دارم

 امروز اولین روزیه که رفتی مسافرت هنوز نرسیدی دلتنگت شدم

دوست دارم نفسم