|
پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, :: 5:20 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد
نظرات شما عزیزان: دوست
![]() ساعت18:33---23 فروردين 1390
گمان کردم که او عـــاشق ترین عـــاشق در این دنیاست
گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست از عــشــق خود به من میگفت از عاشق ها سخن میگفت از اشکی داغ وآتشزن همیشه چشم او پر بود ولی افسوس همه از عشـــق گفتنها تمام گریه کردنها تـــظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنـــه سازی هاتظاهـــر بود به خود گفتم دوباره بخت یارم شود به خود گفتم که پایانی برای انتظـــارم شود به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود ولی افسوس همه از عشق گفتنها تمام گریه کردنها تظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنه سازی ها تظاهر بود....تظاهر بود .....تظاهر بود... دوست
![]() ساعت18:30---23 فروردين 1390
گمان کردم که او عـــاشق ترین عـــاشق در این دنیاست
گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست از عــشــق خود به من میگفت از عاشق ها سخن میگفت از اشکی داغ وآتشزن همیشه چشم او پر بود ولی افسوس همه از عشـــق گفتنها تمام گریه کردنها تـــظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنـــه سازی هاتظاهـــر بود به خود گفتم دوباره بخت یارم شود به خود گفتم که پایانی برای انتظـــارم شود به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود ولی افسوس همه از عشق گفتنها تمام گریه کردنها تظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنه سازی ها تظاهر بود....تظاهر بود .....تظاهر بود...گمان کردم که او عـــاشق ترین عـــاشق در این دنیاست گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست از عــشــق خود به من میگفت از عاشق ها سخن میگفت از اشکی داغ وآتشزن همیشه چشم او پر بود ولی افسوس همه از عشـــق گفتنها تمام گریه کردنها تـــظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنـــه سازی هاتظاهـــر بود به خود گفتم دوباره بخت یارم شود به خود گفتم که پایانی برای انتظـــارم شود به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود ولی افسوس همه از عشق گفتنها تمام گریه کردنها تظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنه سازی ها تظاهر بود....تظاهر بود .....تظاهر بود...گمان کردم که او عـــاشق ترین عـــاشق در این دنیاست گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست از عــشــق خود به من میگفت از عاشق ها سخن میگفت از اشکی داغ وآتشزن همیشه چشم او پر بود ولی افسوس همه از عشـــق گفتنها تمام گریه کردنها تـــظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنـــه سازی هاتظاهـــر بود به خود گفتم دوباره بخت یارم شود به خود گفتم که پایانی برای انتظـــارم شود به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود ولی افسوس همه از عشق گفتنها تمام گریه کردنها تظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنه سازی ها تظاهر بود....تظاهر بود .....تظاهر بود...گمان کردم که او عـــاشق ترین عـــاشق در این دنیاست گمان کردم که غمخواری برای یک دل تنهاست از عــشــق خود به من میگفت از عاشق ها سخن میگفت از اشکی داغ وآتشزن همیشه چشم او پر بود ولی افسوس همه از عشـــق گفتنها تمام گریه کردنها تـــظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنـــه سازی هاتظاهـــر بود به خود گفتم دوباره بخت یارم شود به خود گفتم که پایانی برای انتظـــارم شود به خود گفتم دوباره نوبت فصل بهارم شود ولی افسوس همه از عشق گفتنها تمام گریه کردنها تظاهر بود همه عاشق نوازی هاتمام صحنه سازی ها تظاهر بود....تظاهر بود .....تظاهر بود... M
![]() ساعت10:59---23 فروردين 1390
حالما بهم زدی .با این عکسات.!!!حالا این Sکی هست؟؟؟جون من زود بگو..........
پاسخ:u??????????????????????? دوست
![]() ساعت10:55---23 فروردين 1390
بگذار آدمها تا می توانند سنگ باشند مهم این است که تو از نژاد چشمه هستی!!!
پاسخ:u?????????? sanaz
![]() ساعت13:28---20 فروردين 1390
shere ghashangie say kon ke badiash behtar bashe
![]() |