دفتر شعر
شعر عکس عاطفی و عاشقی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
اشعار و نوشته های من
rain love u
سایت برتر
خرید ساعت مردانه جدید
خرید ساعت مردانه جدید
تنهای ساده دل
فروش پودر مو
پیامبر مهربانی ها
عشقی *تپلی*
دانلود آهنگ جدید
hots sex group
ورود ممنوع
درج آگهی رایگان
چگونه گوشی خود را بشناسی؟
همه چی از همه جا...
گروه اینترنتی گل یاس
حقیقتیه که اراک سره گفتن نداره ؟
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر و آدرس parishanname.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. شعر عاشقانه









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 134
تعداد نظرات : 109
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
مهرداد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, :: 8:47 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

 

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.من همه، محو تماشای نگاهت.آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید، تو به من گفتی:از این عشق حذر کن!لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن،
آب، آیینة عشق گذران است،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا، که دلت با دگران است!تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!با تو گفتم:‌ حذر از عشق!؟ ندانم!سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم،
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم!اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید!یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم.نگسستم، نرمیدم.رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: